روی تو، که قبلهی جهانست |
روی تو، که قبلهی جهانست
|
|
از دیدهی من چرا نهانست؟
|
جایی بجز از درت ندارم
|
|
گر درنگری، بجای آنست
|
در دل زدهای تو آتش عشق
|
|
وین آه، که میزنم، دخانست
|
دل یاد تو در ضمیر دارد
|
|
آن نیست که بر سر زبانست
|
این سر، که به عاشقی سبک شد
|
|
بیروی تو بر تنم گرانست
|
وصل تو بدین ودل خریدم
|
|
گر سود کنیم و گر زیانست
|
یک بوسه اگر به جان فروشی
|
|
منت مینه، که رایگانست
|
با من تن لاغر و دل تنگ
|
|
از عشق تو کمترین نشانست
|
مار را ز غم تو اوحدی وار
|
|
جان بر کف و خرقه در میانست
|
| |
|
| |