ز بلبل بوستان پر ناله و فریاد خواهد شد |
ز بلبل بوستان پر ناله و فریاد خواهد شد
|
|
که صحرا سبز و گلها سرخ و دلها شاد خواهد شد
|
عروس گل ز اطراف چمن در جلوه میآید
|
|
بیا، گو: بلبل مشتاق اگر داماد خواهد شد
|
ز بس کالحان داودی ز مرغان عزیمت خوان
|
|
به گوش من رسید، امشب زبورم یاد خواهد شد
|
چنان مینالم از سودای آن گلچهره هر صبحی
|
|
که از نالیدن من عندلیب استاد خواهد شد
|
ز عشق روی آن لیلی من ار مجنون شوم شاید
|
|
که گر شیرین ببیند روی او فرهاد خواهد شد
|
نه تنها آبرویم برد و در جانم فگند آتش
|
|
که خاکم کرد و خاکم نیز هم بر باد خواهد شد
|
گرفتم کاوحدی آزاد گشت از هر که در عالم
|
|
ز بند او نمیدانم که چون آزاد خواهد شد؟
|
| |
|
| |