کجاست منزل آن کوچ کرده؟ تا برویم |
کجاست منزل آن کوچ کرده؟ تا برویم
|
|
چو بادش از پی و چون برقش از قفا برویم
|
چو باز مرغ دل ما هوای او دارد
|
|
ضرورتست که: چون مرغ در هوا برویم
|
ز پی دویدن او جز به سر طریقی نیست
|
|
از آنکه ترک ادب باشد، ار به پا برویم
|
ز ما رقیب چو بیگانه بود روز رحیل
|
|
رها نکرد که با یار آشنا برویم
|
چنین که در پی او ما گریستیم، عجب!
|
|
گر آب دیده گذر میدهد، که ما برویم
|
به روز وصل چو امید بود میبودم
|
|
بسوز هجر چو گشتیم مبتلا برویم
|
بلاست دوری او، اوحدی، بکوش تو نیز
|
|
مگر پگاهتر از پیش این بلا برویم
|
| |
|
| |