خیز و کار رفتنت را ساز ده |
خیز و کار رفتنت را ساز ده
|
|
همرهان خویش را آواز ده
|
مرغ گل را در زمین پوشیدهدار
|
|
مرغ دل را در فلک پرواز ده
|
گر گمان داری ز معنیدان بپرس
|
|
ور کمان داری به تیر انداز ده
|
چون شوی واقف ز راز آن طرف
|
|
مژدهای در گوش اهل راز ده
|
ور بخواهی نیز کردن یاد ما
|
|
هم به یاد آن بت طناز ده
|
کس نپردازد سخن چون اوحدی
|
|
گوش با قول سخن پرداز ده
|
عشق را آغاز و انجامی نبود
|
|
ساقیا، این جامم از آغاز ده
|
| |
|
| |