بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش |
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
|
|
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
|
زان باده که در میکده عشق فروشند
|
|
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
|
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
|
|
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
|
دلدار که گفتا به توام دل نگران است
|
|
گو میرسم اینک به سلامت نگران باش
|
خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش
|
|
ای درج محبت به همان مهر و نشان باش
|
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
|
|
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش
|
حافظ که هوس میکندش جام جهان بین
|
|
گو در نظر آصف جمشید مکان باش
|
| | |
| |