خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن |
خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
|
|
تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن
|
غم دل چند توان خورد که ایام نماند
|
|
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن
|
مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او
|
|
رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن
|
باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
|
|
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن
|
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
|
|
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن
|
پیر میخانه همیخواند معمایی دوش
|
|
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
|
بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
|
|
تا جزای من بدنام چه خواهد بودن
|
| | |
| |