ای خونبهای نافه چین خاک راه تو |
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
|
|
خورشید سایه پرور طرف کلاه تو
|
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
|
|
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
|
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
|
|
از دل نیایدش که نویسد گناه تو
|
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
|
|
زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو
|
با هر ستارهای سر و کار است هر شبم
|
|
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
|
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
|
|
ماییم و آستانه دولت پناه تو
|
حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
|
|
آتش زند به خرمن غم دود آه تو
|
| | |
| |