ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می |
ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می
|
|
طامات تا به چند و خرافات تا به کی
|
بگذر ز کبر و ناز که دیدهست روزگار
|
|
چین قبای قیصر و طرف کلاه کی
|
هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان
|
|
بیدار شو که خواب عدم در پی است هی
|
خوش نازکانه میچمی ای شاخ نوبهار
|
|
کشفتگی مبادت از آشوب باد دی
|
بر مهر چرخ و شیوه او اعتماد نیست
|
|
ای وای بر کسی که شد ایمن ز مکر وی
|
فردا شراب کوثر و حور از برای ماست
|
|
و امروز نیز ساقی مه روی و جام می
|
باد صبا ز عهد صبی یاد میدهد
|
|
جان دارویی که غم ببرد درده ای صبی
|
حشمت مبین و سلطنت گل که بسپرد
|
|
فراش باد هر ورقش را به زیر پی
|
درده به یاد حاتم طی جام یک منی
|
|
تا نامه سیاه بخیلان کنیم طی
|
زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
|
|
بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
|
مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
|
|
استاده است سرو و کمر بسته است نی
|
حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید
|
|
تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری
|
| | |
| |