بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی |
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
|
|
میخواند دوش درس مقامات معنوی
|
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
|
|
تا از درخت نکته توحید بشنوی
|
مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی
|
|
تا خواجه می خورد به غزلهای پهلوی
|
جمشید جز حکایت جام از جهان نبرد
|
|
زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی
|
این قصه عجب شنو از بخت واژگون
|
|
ما را بکشت یار به انفاس عیسوی
|
خوش وقت بوریا و گدایی و خواب امن
|
|
کاین عیش نیست درخور اورنگ خسروی
|
چشمت به غمزه خانه مردم خراب کرد
|
|
مخموریت مباد که خوش مست میروی
|
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
|
|
کای نور چشم من بجز از کشته ندروی
|
ساقی مگر وظیفه حافظ زیاده داد
|
|
کشفته گشت طره دستار مولوی
|
| | |
| |