با عشق قرار در نگنجد |
با عشق قرار در نگنجد
|
|
جز نالهی زار در نگنجد
|
با درد تو دردسر نباشد
|
|
با باده خمار در نگنجد
|
من با تو سزد که در نگنجم
|
|
با دیده غبار در نگنجد
|
در دل نکنی مقام یعنی
|
|
با قلب عیار در نگنجد
|
در دیده خیال تو نیاید
|
|
با آب نگار در نگنجد
|
بوسی ندهی به طنز و گویی:
|
|
با بوسه کنار در نگنجد
|
با چشم تو شاید ار ببینم
|
|
با جام خمار در نگنجد
|
آنجا که منم تو هم نگنجی
|
|
با لیل نهار در نگنجد
|
شد عار همه جهان عراقی
|
|
با فخر تو عار در نگنجد
|
| |
|
| |