این درد مرا دوا که داند؟ |
این درد مرا دوا که داند؟
|
|
وین نامهی اندهم که خواند؟
|
جز لطف توام که دست گیرد؟
|
|
جز رحمت تو کهام رهاند؟
|
بنمای رخت به دردمندی
|
|
تا بر سر کوت جان فشاند
|
آیا بود آنکه بیدلی را
|
|
لطف تو به کام دل رساند؟
|
افتادم بر در قبولت
|
|
امید که از درم نراند
|
کار دل من عنایت تو
|
|
گر بهتر ازین کند، تواند
|
مهری ز قبول بر دلم نه
|
|
کین قلب کسی نمیستاند
|
چون حلقه برین دری، عراقی
|
|
میباش و مگرد، بو که داند
|
| |
|
| |