حبذا عشق و حبذا عشاق |
حبذا عشق و حبذا عشاق
|
|
حبذا ذکر دوست را عشاق
|
حبذا آن زمان که پردهی عشق
|
|
بیخود از سر کنند با عشاق
|
نبرند از وفا طمع هرگز
|
|
نگریزند از جفا عشاق
|
خوش بلایی است عشق از آن دارند
|
|
دل و جان را درین بلا عشاق
|
آفتاب جمال او دیدند
|
|
نور دادند از آن ضیا عشاق
|
دادهاند اندرین هوس جانها
|
|
چون سکندر در آن هوا عشاق
|
بگشادند در سرای وجود
|
|
دری از عالم صفا عشاق
|
ای عراقی، چو تو نمیدانند
|
|
این چنین درد را دوا عشاق
|
| |
|
| |