در جام جهان نمای اول |
در جام جهان نمای اول
|
|
شد نقش همه جهان ممثل
|
خورشید وجود بر جهان تافت
|
|
گشت آن همه نقشها مشکل
|
یک روی و هزار آینه بیش
|
|
یک مجمل و این همه مفصل!
|
بگذر تو ازین قیود مشکل
|
|
تا مشکل تو همه شود حل
|
هست این همه نقشها و اشکال
|
|
نقش دومین چشم احول
|
در نقش دوم اگر ببینی
|
|
رخسارهی نقشبند اول
|
معلوم کنی که اوست موجود
|
|
یابی همه چیزها مخیل
|
اشکال عراقی ار نبودی
|
|
گشتی همه مشکلات منحل
|
| |
|
| |