من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟ |
من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟
|
|
نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟
|
چه گنه کرد دلم کز تو چنین دور افتاد؟
|
|
من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟
|
جرمم این دان که ز جان دوستترت میدارم
|
|
از پی دوستی تو به بلا افتادم
|
حاصلم از غم عشق تو نه بجز خون جگر
|
|
من بیچاره به عشق تو کجا افتادم؟
|
پایمردی کن و از روی کرم دستم گیر
|
|
که بشد کار من از دست و ز پا افتادم
|
تا چه کردم، چه گنه بود، چه افتاد، چه شد؟
|
|
چه خطا رفت که در رنج و عنا افتادم؟
|
چند نالم ز عراقی؟ چه کند بیچاره؟
|
|
که درین واقعهی بد ز قضا افتادم
|
| |
|
| |