ترک من، ای من غلام روی تو |
ترک من، ای من غلام روی تو
|
|
جمله ترکان جهان هندوی تو
|
لعل تو شیرینتر از آب حیات
|
|
زان بگو خوشتر چه باشد؟ روی تو
|
خرم آن عاشق، که بیند آشکار
|
|
بامدادان طلعت نیکوی تو
|
فرخ آن بیدل، که یابد هر سحر
|
|
از گل گلزار عالم بوی تو
|
حیف نبود ما چنین تشنه جگر؟
|
|
و آب حیوان رایگان در جوی تو
|
دل گرفتار کمند زلف تو
|
|
جان شکار غمزهی جادوی تو
|
غمزهی خونخوار تو کرد آنچه کرد
|
|
تا چه خواهد کرد با ما خوی تو؟
|
من چو سر در پای تو انداختم
|
|
بر سر آیم عاقبت چون موی تو
|
چون دل من در سر زلف تو شد
|
|
هم شود گه گاه همزانوی تو
|
هم ببیند جان جمال تو عیان
|
|
چون نهان شد در خم گیسوی تو
|
هم زمان جایی دگر سازی مقام
|
|
تا نیابد کس نشان و بوی تو
|
هر نفس جایی دگر پی گم کنی
|
|
تا عراقی ره نیابد سوی تو
|
| |
|
| |