ای راحت روح هر شکسته |
ای راحت روح هر شکسته
|
|
بخشای به لطف بر شکسته
|
بر جان من شکسته رحم آر
|
|
کاشکستهترم ز هر شکسته
|
پیوسته ز غم شکسته بودم
|
|
این لحظه شدم بتر شکسته
|
ای بار غمت شکسته پشتم
|
|
تو رخ ز شکسته برشکسته
|
بر سنگ مزن تو سینهی ما
|
|
بیقدر شود گهر شکسته
|
ای تیر غمت رسیده بر دل
|
|
پیکان تو در جگر شکسته
|
بی لطف تو کی درست گردد؟
|
|
جانا دل من به سر شکسته
|
آمد به درت ندیده رویت
|
|
زان شد دل من مگر شکسته
|
در کوی تو جان سپرد دگر بار
|
|
آن مرغک بال و پر شکسته
|
دل بندهی توست در همه حال
|
|
گر غمزده است و گر شکسته
|
| |
|
| |