دلربایی دل ز من ناگه ربودی کاشکی |
دلربایی دل ز من ناگه ربودی کاشکی
|
|
آشنایی قصهی دردم شنودی کاشکی
|
خوب رخساری نقاب از پیش رخ برداشتی
|
|
جذبهی حسنش مرا از من ربودی کاشکی
|
ای دریغا! دیدهی بختم بخفتی یک سحر
|
|
تا شبی در خواب نازم رخ نمودی کاشکی
|
در پی سیمرغ وصلش عالمی دل خستهاند
|
|
بودی او را در همه عالم وجودی کاشکی
|
چون دلم را درد او درمان و جان را مرهم است
|
|
بر سر دردم دگر دردی فزودی کاشکی
|
حلقهی امید تا کی بر در وصلش زنم؟
|
|
دست لطفش این در بسته گشودی کاشکی
|
از پی بود عراقی زو جدا افتادهام
|
|
در همه عالم مرا بودی نبودی کاشکی
|
| |
|
| |