شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟ |
شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟
|
|
به جان میجویمت جانا، کجایی؟
|
همی پویم به سویت گرد عالم
|
|
همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
|
چو تو از حسن در عالم نگنجی
|
|
ندانم تا تو چونی، یا کجایی؟
|
چو آنجا که تویی کس را گذر نیست
|
|
ز که پرسم، که داند؟ تا کجایی؟
|
تو پیدایی ولیکن جمله پنهان
|
|
وگر پنهان نهای، پیدا کجایی؟
|
ز عشقت عالمی پر شور و غوغاست
|
|
چه دانم تا درین غوغا کجایی؟
|
فتاد اندر سرم سودای عشقت
|
|
شدم سرگشته زین سودا، کجایی؟
|
درین وادی خونخوار غم تو
|
|
بماندم بی کس و تنها، کجایی؟
|
دل سرگشتهی حیران ما را
|
|
نشانی در رهی بنما، کجایی؟
|
چو شیدای تو شد مسکین عراقی
|
|
نگویی: کاخر، ای شیدا، کجایی؟
|
| |
|
| |