نه از تو به من رسید بویی |
نه از تو به من رسید بویی
|
|
نه وصل توام نمود رویی
|
اندیشهی هجر دردناکت
|
|
آویخته جان من به مویی
|
سودای تو در دلم فکنده
|
|
هر لحظه به تازه جست و جویی
|
با آنکه ز گلشن وصالت
|
|
دانم نرسد به بنده بویی
|
لیکن شدهام به آرزو شاد
|
|
مزار تو، کم ز آرزویی
|
سودای محال در دماغم
|
|
افگنده به هرزه های و هویی
|
داده سر خویش را عراقی
|
|
زیر خم زلف تو چو گویی
|
| |
|
| |