جهاندار هوشنگ با رای و داد |
جهاندار هوشنگ با رای و داد
|
|
به جای نیا تاج بر سر نهاد
|
بگشت از برش چرخ سالی چهل
|
|
پر از هوش مغز و پر از رای دل
|
چو بنشست بر جایگاه مهی
|
|
چنین گفت بر تخت شاهنشهی
|
که بر هفت کشور منم پادشا
|
|
جهاندار پیروز و فرمانروا
|
به فرمان یزدان پیروزگر
|
|
به داد و دهش تنگ بستم کمر
|
وزان پس جهان یکسر آباد کرد
|
|
همه روی گیتی پر از داد کرد
|
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ
|
|
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
|
سر مایه کرد آهن آبگون
|
|
کزان سنگ خارا کشیدش برون
|
| | ![Print](https://aaahoo.com/images/Act/print.gif) |
![aaahoo](http://aaahoo.com/images/logo/aaahooweb2F.gif) | |