فریدون به خورشید بر برد سر |
فریدون به خورشید بر برد سر
|
|
کمر تنگ بستش به کین پدر
|
برون رفت خرم به خرداد روز
|
|
به نیک اختر و فال گیتی فروز
|
سپاه انجمن شد به درگاه او
|
|
به ابر اندر آمد سرگاه او
|
به پیلان گردون کش و گاومیش
|
|
سپه را همی توشه بردند پیش
|
کیانوش و پرمایه بر دست شاه
|
|
چو کهتر برادر ورا نیک خواه
|
همی رفت منزل به منزل چو باد
|
|
سری پر ز کینه دلی پر ز درد
|
به اروند رود اندر آورد روی
|
|
چنان چون بود مرد دیهیم جوی
|
اگر پهلوانی ندانی زبان
|
|
بتازی تو اروند را دجله خوان
|
دگر منزل آن شاه آزادمرد
|
|
لب دجله و شهر بغداد کرد
|
| | |
| |