حسن روزافزون نگر کان خسرو زرین طناب |
حسن روزافزون نگر کان خسرو زرین طناب
|
|
دی هلالی بود و امشب ماه و امروز افتاب
|
بود در خرگه نقاب افکنده و محجوب لیک
|
|
دوش خرگه بر طرف شد دی نقاب امشب حجاب
|
یرات من بین که رد جولان گهش بوسیدهام
|
|
دی زمین امروز نعل بادپا امشب رکاب
|
گر به کویش جا کنم یک شب سگش از طور من
|
|
شب کند دوری سحر بیگانگی روز اجتناب
|
قتل من کز عشق پنهانم به کیش یار بود
|
|
دی گناه امروز خواهد شد روا امشب ثواب
|
دور آخر زد به بزم آتش که آن میخواره داشت
|
|
شام تمکین نیم شب تسکین سحرگه اضطراب
|
محتشم در لشگر صبر از ظهور شاه عشق
|
|
بودی تشویش امشب شور و امروز انقلاب
|
| |
|
| |