به گوشم مژدهی وصل از در و دیوار میآید |
به گوشم مژدهی وصل از در و دیوار میآید
|
|
دلم هم میطپد الله امشب یار میید
|
سپند آتش شوقم که هردم هاتفی دیگر
|
|
بگوشم میزند کان آتشین رخسار میآید
|
بسوی در ز شوق افتان و خیزان میروم هر دم
|
|
تصور میکنم کان سرو خوش رفتار میآید
|
عبیر افشان نسیمی کاینچنین مدهوشم از بویش
|
|
ز عطرستان آن گیسوی عنبریار میآید
|
چو دایم از دو جانب میکند تیز آتش غیرت
|
|
اگر میآید امشب جزم با اغیار میآید
|
مدام از انتظار وعدهی او مضطرب بودم
|
|
ولی هرگز نبود این اضطراب این بار میآید
|
بفهمانم به دشمن چون ببرم پایش از بزمت
|
|
که از بیدست و پائی این قدرها کار میآید
|
چو نبود عشق عاشق سرسر هر چند لیلی را
|
|
سر مجنون نباشد بر سرش ناچار میآید
|
چه نقصان محتشم گر دل رود بر باد ازین شادی
|
|
به حمدالله که گر دل میرود دلدار میآید
|
| |
|
| |