مدعی چند بود با سگ آن کو مخصوص |
مدعی چند بود با سگ آن کو مخصوص
|
|
اهل حرمت همه محروم همین او مخصوص
|
با حریفی چو تو در بزم زبان بازی غیر
|
|
چیست گر نیست نهان با تو پری رو مخصوص
|
تا زهم سلسله حسن نپاشد مگذار
|
|
که شود بادبه آن زلف سمنبو مخصوص
|
گرنه در خلوت خاصت بدمن میگوید
|
|
روز و شب چیست به خاصان تو بد گوه مخصوص
|
وه که گشتم ز تمنای خصوصیت تو
|
|
همچو موئی و نگشتم به تو یک مو مخصوص
|
سوخت صد جان به خصوصیت خاصان تو غیر
|
|
آه از آن دم که شود با تو جفا جو مخصوص
|
محتشم نیست قبولم که به صد قرن شوی
|
|
تو به آن دیر خصوصیت بدخو مخصوص
|
| |
|
| |