باز سرگشتهی مژگان سیهی گردیدم |
باز سرگشتهی مژگان سیهی گردیدم
|
|
باز خود را هدف تیر ملامت دیدم
|
بازم افکند ز پا شکل همایون فالی
|
|
باز بر خاک رهی قرعهی صفت گردیدم
|
باز طفلی لب شوخم ز طرب خندان ساخت
|
|
باز بر پیر خرد ذوق تو میخندیدم
|
باز در وادی غیرت به هوای صنمی
|
|
قدمی پیش نهادم قدحی نوشیدم
|
باز از کشور افسرده دلی رفته برون
|
|
شورش انگیز بیابان بلا گردیدم
|
باز در ملک غم از یافتن منصب عشق
|
|
خلعت بی سر و پائی ز جنون پوشیدم
|
باز شد روی بتی قبلهی من کز دو جهان
|
|
روی چون محتشم شیفته گردانیدم
|
| |
|
| |