صبح مرا به ظن غلط شام کردهی |
صبح مرا به ظن غلط شام کردهی
|
|
بیتاب مرا گنهی نام کردهی
|
تا ذوق حرف تلخ تو حسرت کشم کند
|
|
ایذای من به نامه و پیغام کردهی
|
از غایت مضایقه در گفت و گو مرا
|
|
راضی به یک شنیدن دشنام کردهی
|
در غین مهر این که مرا کشتهای نهان
|
|
تقلید مهربانی ایام کردهی
|
ترسم دمار از من بیته برآورد
|
|
مرد آزمایی که تو در جام کردهی
|
چشم تلافی ز تو دارم که پیش خلق
|
|
روی مرا به شبهه شبه فام کردهی
|
از قتل محتشم همه احرام بستهاند
|
|
در دفع وی ز بس که تو ابرام کردهی
|
| |
|
| |