ای رشگ بتان به کج کلاهی |
ای رشگ بتان به کج کلاهی
|
|
قربان سرت شوم اللهی
|
تو بسته میان به کشتن من
|
|
من بسته کمر به عذرخواهی
|
روی تو ز باده ارغوانی
|
|
رخسارهی من ز غصه کاهی
|
من خورده قسم به عصمت تو
|
|
تو داده به خون من گواهی
|
ماهی تو درین لباس شبرنگ
|
|
یا آب حیات در سیاهی
|
گویند که ماهی و نگویند
|
|
وصف مه روی تو کماهی
|
ابرو بنما و رخ که بینند
|
|
در خیمهی آفتاب ماهی
|
ای بر سر تو همای دولت
|
|
انداخته سایهی الهی
|
بر محتشم گدا ببخشای
|
|
شکرانهی این که پادشاهی
|
| |
|
| |