ابیات پراکنده
|
بکرده راست با مزمار شهرود
|
|
بکرده راست با بربط ربابا
|
* * * |
چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش
|
|
چون دوات از گفتههای خویشتن پر لوش باد
|
* * * |
هر که را شاه جهان بردارد و بنوازدش
|
|
در سخا گر قطرهای باشد چو صد دریا شود
|
آن نمیبینی که در باغ و چمن از خارها
|
|
در بهاران ز ابر نیسانی چه گل پیدا شود
|
* * * |
آهو با شیر کی تواند کوشید
|
|
جوگک با باز کی تواند پرید
|
* * * |
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو
|
|
گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس
|
* * * |
درع بش، آتش جبین، گنبد سرین و آتش کتف
|
|
مشک دم، عنبر خوی و شمشاد موی و سر و یال
|
* * * |
گر ندانی ز زاغور بلبل
|
|
بنگرش گاه نغمه و غلغل
|
* * * |
آرغده بر ثنای تو جان منست از آنک
|
|
پروردهی مکارم اخلاق تو منم
|
* * * |
چو رستم گشت در کوشش، چو حاتم گشت در بخشش
|
|
چو لقمان گشت در حکمت، چو سلمان گشت در عرفان
|
* * * |
مهرهی ناچخ بکوبد مهرههای گردنان
|
|
نشتر ناوک بکاود عرقهای سهمگین
|
* * * |
نوآیین مطربان داریم و بربطهای گوینده
|
|
مساعد ساقیان داریم و ساعدهای چون فله
|
* * * |
عجب دلتنگ و غمخوارم، ز حد بگذشت تیمارم
|
|
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی
|
| | ![Print](https://aaahoo.com/images/Act/print.gif) |
![aaahoo](http://aaahoo.com/images/logo/aaahooweb2F.gif) | |